کد مطلب:277031 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:120

قیام سیدی دیگر
درباره ی جمله ی دوم تا آخر جمله های بعد كه امام علیه السلام فرموده است (سپس قیام كننده ی دیگری از ما خانواده از اهل گیلان قیام می كند) می توان گفت: آنچه از این جمله فهمیده می شود این است كه:

بعد از جریان انقلاب اندكی پیش از ظهور حضرت مهدی علیه السلام سید دیگری از دودمان اهل بیت علیهم السلام به ریاست می رسد و زمام امور مردم ایران را به دست می گیرد، و شاید بتوان گفت كه این سید همان سیدحسنی معروف و یا جناب سیدخراسانی است كه در نفس روایت مزبور به قیام او اشاره شده و شاید هم سید دیگری غیر از او باشد، و بعد از او سیدگیلانی - كه همان حسنی باشد - ظاهر شود.

به هر حال آنچه از جمله ی دوم حدیث استفاده می شود این است كه: چون جنگ مدتی به درازا كشید، سید دیگری كه در واقع از اهل گیلان و یا از توابع این استان است به ریاست می رسد، و مردم ایران با او بیعت می نمایند و او را رئیس و فرمانروای



[ صفحه 509]



خود قرار می دهند، و او نیز سیدی حسینی است. [1] .

چه آنكه حضرت می فرماید: (ثم یقوم منا قائم بجیلان) و از این عبارت بخوبی معلوم می شود كه سید اول هم «حسینی است، و چون روی سخن حضرت با «حسین» علیه السلام است چنین فهمیده می شود كه بهر حال هر دو سید «حسینی» هستند.

و آنگاه كه دومین سید، بر مسند قدرت قرار گرفت و مردم ایران دست بیعت بوی دادند و او را رئیس و فرمانروای خود گردانیدند، این سید، (كه ظاهرا همان سیدی است كه در دست راست، و یا كتف راست او علامت و نشانه ای وجود دارد) با شخص دیگری كه او نیز ظاهرا سیدی هاشمی باشد، دست بدست هم می دهند و متحد می گردند و در هنگام ظهور در برابر سفیانی معروف قیام می كنند و تمام مردم ایران نیز با آنها همصدا می شوند و پرچمها برای یاری دادن آنها برافراشته می شود و از جمله كارهایی كه برای مقابله ی با سفیانی انجام می دهند این است كه: شهر بصره را خراب می كنند.


[1] براي اطلاع بيشتر به توضيح برزنجي شافعي كه در همين بخش چهارم تحت عنوان «نظريات دانشمندان» آورده ايم مراجعه فرمائيد.